سلام دوستان عزیز و گرامی
خوبید بلاخره شر(2تا)خوبی(بقیش) این امتحانات.............ی
خِلاص شد
خدایش این بار با این قسمت کبرا که من خیلی حال کردم اما فعلا چند عکس متفرقه
ببینید تا......
ببخشید عکس ها کمی چیزی بود!!!!!
خوب بریم سر مطلب:
راستی کانالrai du هم سری اول تام را تمام کرد و رسید به oliver در قسمت اول
اگه دیده باشین چه قدر semir و oliver همدیگرا زدند
خوب بریم سر قسمت 16
نام داستان و تاریخ ضبط:Das Ende Der Welt (Dünya"n?n sonu) - 03.09.2009
چَکیده ای از داستان:
خوب سمیر و تام مریض بودم و در هالدیشون داشتن کوهنودی می کردند
که ناگهان صدای شلیک آمد و یک یارو(یک آقا)اومد جلوشون و مرد و رو زمین نوشتfeiur.net و تعدادی
نقاب دار هم به دنبال سمیر و تام افتادن و آنها هم اسلحه نداشتند .....................
بالا خره نه بلاخره به کمک ابر و باد و مه خورشید و فلک تونستند بپیچونند و با ذورق رفتند وسط دو کامیون و یَک تصادفایی
در بزرگ راه ایجاد کردند................
بعد رفتن دنبال سایت و خونه ی فرد..............
بعد 2زاری شون افتاد که این یارو از هارتمورت خل تره............
خلاصه یک فیلم بود که نشان می داد یک دکتره دارویی کشف کرده و....................
پس رفتند تحقیقات و.....................
بعد این خوله بی اجازشون رفته بود پیش دکتره تا یک میکروب کشنده را برداره که
می شکنه و سمیر و بن آلوده شده
راستی قدم نو رسیده سمیر مبارک این بار پسر بود
بعد هم خواستند با x5
خودکشی کنند که
پسره زنگ میزنه و میگه پادزهر را دارن می فروشن و بعد خیلی جنبه تبلیغاتی داشت
چون ماشین 1دور کامل چپ کرد و دو بار هم زد تو کمر نیسان وَنـت
ولی بازم راه می رفت در آخر هم یک ژاپنی کچل می خواست نمایشگاهی را آلوده کند.
برای سمیر و بن فقط یک پادزهر موند که اول چون سمیر خانواده داشت
قرار شد او بزنه اما بعد شیر و خط کردند بازم به نفع سمیر آمد ولی الکی خواست به بن بزنه
که بن جلدی زد به گردن سمیر و بعد هم بن تا آخرین لحظه برای نجات جان آدم ها نگذاشت
آلوده کنند که سمیر پادزهر را آورد و اوضا ختم به خیر شد
نکات مهم:
1- دوبلر این خله با هارتمورت یکی بود و در حالت رودررو دوتاشون که باهم حرف می زدند یک صدا داشتند
2- در قسمت part 2 نمی دان چرا اگر دقت می کردید صدا ها را(زبان اصلا)برداشته بودند
و چند ثانیه قبل از شروع دوبلر صدای اصلیشون می آمد.
خوب حالا عکساش
شرمنده که کمه بیشتر جور نشد:
این داستان مانند دزدیده شدن خانواده سمیر و کیریس بود
من که نتیجه گرفتم در نا امدی بسی آمد است.
راستی در نظر سنجی بالا شرکت کنید لطفا
دوستانی هم که نظر نمی گذارند لطفا بزارند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ممنون.
